امروز بعد یه داستانی

اجی زنگ زد گفت غصه نخوریا

گفتم غصه چی؟

الکی نمیگفتم

واقعا دلیلی برا غصه نمیدیدم

یه چیزایی که دست من نیست چکارش کنم؟

اگه هم که خدایی باشه و دست اون باشه خو دیگه نظرش رو اینکه بازم دست من نیست

تنها چیزی که دست منه اینکه

نو غصه، نو حرص ، نو ذوق ، نو ...

چی بگم والا